لیبرالیسم محافظهکارانه
بخشی از سلسله مقالات در مورد |
لیبرالیسم |
---|
بخشی از یک قسمت دیگر است |
محافظهکاری |
---|
بخشی از سری مقالات در مورد لیبرالیسم در ایالات متحده آمریکا |
لیبرالیسم در ایالات متحده |
---|
لیبرالیسم محافظهکارانه (به انگلیسی: conservative liberalism)، نوعی از لیبرالیسم است که ارزشها و سیاستهای لیبرال را با مواضع محافظه کارانه ترکیب میکند، یا صرفاً نماینده جناح راست جنبش لیبرال است.[۱] این نوع لیبرالیسم، یک نوع مثبت تر و کم-رادیکال تر از انواع لیبرالیسم کلاسیک است.[۲]
احزاب لیبرال محافظه کار تمایل دارند تا سیاستهای اقتصادی لیبرال را با موضعگیریهای سنتی تر و باورهای شخصی در مورد مسائل اجتماعی و اخلاقی ترکیب کنند.[۳]
از لیبرالیسم محافظه کار، به همراه لیبرالیسم اجتماعی و لیبرالیسم کلاسیک، به عنوان ایدیولوژی لیبرال اصلی سیاست اروپا یاد میشود.[۴] در اروپا، لیبرالیسم محافظه کار اغلب برای توصیف لیبرالیسم محافظه کار نزدیک به میانه تا راست میانه استفاده میشود.[۵] با این حال گاهی اوقات جناحهای لیبرالیسم محافظه کار راست تر از آن نیز وجود دارد.
نومحافظهکاری نیز به عنوان نزدیکان ایدیولوژیک یا دوقلوی لیبرالیسم محافظه کار شناخته شده[۶] و شباهتهایی نیز بین لیبرالیسم محافظهکار و لیبرالیسم ملی وجود دارد.
مرور کلی[ویرایش]
به گفته رابرت کریناک،[الف] استاد دانشگاه کولگیت: «لیبرالهای محافظه کار به جای پیروی از لیبرالیسم مترقی (یعنی لیبرالیسم اجتماعی)، از منابع پیشامدرنی چون فلسفه کلاسیک (با ایدههایش در مورد فضیلت، خیر مشترک و حقوق طبیعی)، مسیحیت (با ایدههایی مربوط به قوانین طبیعی، ماهیت اجتماعی انسان و گناه نخستین) و نهادهای باستانی (مانند حقوق عرفی، اشخاص حقوقی و سلسله مراتب اجتماعی) استفاده میکنند. این منابع به بنیاد لیبرالیسم آنها اساس محافظه کارانهای میدهد. این مسئله بیشتر به معنی پیروی از افلاطون، ارسطو، سقراط، سنت اگوستین، توماس آکویناس و ادموند برک است تا پیروی از افرادی چون لاک و کانت؛ این مسئله معمولاً باعث احساس همدردی عمیقی با سیاست پولیس یونان، جمهوری روم و سلطنتهای مسیحی است. ولی لیبرالهای محافظهکار به عنوان واقع گرایان، اذعان میدارند که سیاست کلاسیک قرون وسطایی در جهان مدرن قابل بازیابی نیست. و آنها به عنوان اخلاق گرایان، میبینند که تجربه مدرن آزادی و حکومت مبتنی بر اراده مردم تأثیر مثبتی در افزایش کرامت انسانی و همچنین روزنهای (حتی در میان فرهنگ تودهای) را برای آرزوهای متعالی ابدی باز میکند. لیبرالیسم محافظه کار در بهترین حالت عملی خود، آزادی تحت فرمان خدا را ترویج میکند و ضمانتهای قانونی را در برابر استبداد ایجاد مینماید. این مسئله نشان میدهد که رژیم آزادی مبتنی بر اخلاق سنتی و فرهنگ کلاسیک مسیحی، دستاوری است که میتوانیم بعنوان متولیان تمدن غربی به جای آنکه صرفاً در مقابل آن منفعل بوده و حالت دفاعی داشته باشیم، به آن افتخار کنیم.»[۷]
لیبرالیسم محافظهکارانه را در بستر اروپایی نباید با محافظهکاری لیبرال خلط کرد که نوعی محافظه کاری است که دیدگاههای محافظه کارانه را با سیاستهای لیبرال در رابطه با اقتصاد، مسائل اجتماعی و اخلاقی ترکیب میکند.[۳] ریشههای لیبرالیسم محافظه کار را باید در آغاز تاریخ لیبرالیسم جستجو کرد. تا زمان وقوع دو جنگ جهانی، طیف سیاسی در اکثر کشورهای اروپایی از آلمان گرفته تا ایتالیا توسط لیبرالهای محافظه کار شکل میگرفت. رویدادهای مانند جنگ جهانی اول پس از ۱۹۱۷ میلادی رخ داد که نسخه رادیکال تر لیبرالیسم کلاسیک را به نوع لیبرالیسم محافظه کارتر (یعنی معتدلتر) رساند.[۸] احزاب لیبرال محافظه کار در آن دسته از کشورهای اروپایی که هیچ حزب محافظه کار سکولار قوی وجود نداشت و جایی که جدایی کلیسا از دولت کمتر مورد توجه بود، تمایل به توسعه پیدا کردند. در آن کشورها، که احزاب محافظه کار دموکراتیک مسیحی بودند، این مدل محافظهکارانه از لیبرالیسم توسعه یافت.[۱][۹]
مقایسه با نو محافظه کاری[ویرایش]
به گفته پیتر لالر،[ب] استاد کالج بیری[پ] در ایالات متحده آمریکا، محافظه کاران جدید ممکن است بعنوان لیبرالهای محافظهکار طبقهبندی شوند:
در آمریکایِ امروز، لیبرالهای مسئول که معمولاً محافظه کار جدید نامیده میشوند، میبینند که لیبرالیسم به انسانهایی بستگی دارد که تا حدی کودک محور، میهن دوست و مذهبی هستند. این لیبرالهای مسئول، این گرایشهای انسانی غیر فرد گرا را در تلاش برای تقویت لیبرالیسم می ستایند. یکی از شعارهای آنها، جامعهشناسی محافظه کار با سیاستهای لیبرال است. محافظه کاران جدید معتقد براین هستند که سیاست افراد آزاد و منطقی به یک جهان اجتماعی قبل از سیاست بستگی دارد که از آزادی و منطق بهطور کلی دور است.[۱۰]
لیبرالیسم محافظه کار و محافظه کاری لیبرال را در بستر آمریکایی اش، نباید با محافظه کاری آزادیخواهانه، که متأثر از آزادیخواهی راست است، اشتباه گرفت.
یادداشتها[ویرایش]
ارجاعات[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ M. Gallagher, M. Laver and پیتر میر، Representative Government in Europe, p. 221.
- ↑ R.T. Allen, Beyond Liberalism, p. 2.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ "Content". Parties and Elections in Europe. 2020.
- ↑ Emilie van Haute, Caroline Close, ed. (2019). Liberal Parties in Europe. Routledge. p. 326.
- ↑ Emilie van Haute, Caroline Close, ed. (2019). Liberal Parties in Europe. Routledge. p. 338-339.
- ↑ "Liberal Conservatism, Not Conservative Liberalism - Roger Scruton" (PDF). Archived from the original (PDF) on 2017-10-21. Retrieved 2017-10-21.
- ↑ Robert Kraynak, Living with liberalism, The New Criterion, 2005
- ↑ R.T. Allen, Beyond Liberalism, p. 13.
- ↑ "Libéralisme conservateur - WikiPolitique". Archived from the original on 2016-06-23. Retrieved 2019-07-09.
- ↑ Peter Lawler, Liberal Conservatism, Not Conservative Liberalism, The Intercollegiate Review, Fall 2003/Spring 2004
منابع[ویرایش]
- Slomp, Hans (2011). Europe, a Political Profile: An American Companion to European Politics. ABC-CLIO. ISBN 978-0-313-39182-8.