برندسازی شخصی
برندسازی شخصی یا نَمانامسازی شخصی (Personal Branding)، فرآیندی است که به وسیله آن، افراد و تخصصشان مثل نَمانامهای تجاری، علامتگذاری میشوند.[۱] در حالی که فنون قدیمی مدیریت خودیاری، دربارهٔ خودبهبودی و افزایش مهارتهای شخصی صحبت میکرد، مفهوم نَمانامسازی شخصی، میگوید، موفقیت از خود محصول به دست میآید.[۱] به این معنا که ذات و ماهیت یک محصول، مشخص میکند که آن محصول موفق خواهد بود یا نه.
نَمانامسازی شخصی در اصل یک نوع شیوه بازاریابی افراد و مشاغل آنها به عنوان نَمانام (نشان تجاری) است. برای رسیدن به این هدف نیاز به توسعه، حفظ شهرت یک فرد، گروه یا سازمان است. در اصل نَمانامسازی شخصی، نوعی بازاریابی خودِ فرد است و برای آن باید، خود را به شکل یک محصول تصور کنید و برای نام خود تبلیغ کنید و آن را توسعه دهید.
نَمانام شخصی ترکیبی منحصر به فرد از مهارت ها، تجربه و شخصیت شما است که میخواهید افراد دنبال کننده شما آن را ببینند و از سوی دیگر روایتگر داستان شما و احساسی است که مردم از شما کسب میکنند.
از نمونههای جهانی نَمانام شخصی میتوان به ایلان ماسک اشاره کرد.[۲]
به زبان سادهتر، نَمانامسازی شخصی (Personal Branding)، ویژگی یکتایی است که در ذهن مخاطب ایجاد کردهاید و دیگران شما را با آن به یاد میآورند. نَمانام شخصی شما، میراثی است که از خودتان به جا میگذارید. به علاوه، این فرآیند به صورت ایجاد یک دارایی که به فرد خاصی تعلق دارد نیز تعریف میشود؛ که پیکر، پوشش، ظاهر جسمانی و زمینههای دانش را در بر میگیرد. اما نَمانامسازی شخصی، فقط به این موارد محدود نمیشود و منجر به یک احساس یکتا مشخص، به یاد ماندنی و آرمانی در صاحب نَمانام میشود. این اصطلاح اولین بار در یک مقاله در سال ۱۹۹۷ به قلم تام پترز استفاده و مطرح شد.
نَمانامسازی شخصی اغلب شاملِ کاربرد نام یک فرد برای محصولات مختلف است. مثل سازمان ترامپ که خانواده دونالد ترامپ از این عنوان برای فعالیتهای اقتصادیشان استفاده میکنند.
تاریخچه[ویرایش]
نَمانامسازی شخصی، تثبیتِ موقعیت شخصی و تمام نَمانامسازیهای فردی با هر نامی، اولین بار در کتاب Think and Grow Rich در سال ۱۹۳۷ به دست ناپلئون هیل معرفی شد. این ایده بعدها در سال ۱۹۸۱ در کتاب Positioning: The Battle for Your Mind، به قلم ال ریس و جک تراوت منتشر شد.[۳] مخصوصاً در فصل ۲۳ (تثبیت موقعیت حرفه و خودتان)، میتوانید از راهبرد تثبیت موقعیت برای پیشبرد حرفهٔ خودتان بهره ببرید. کلید اصلی: «سعی نکنید همهٔ کارها را خودتان انجام دهید. اسبی را برای راندن پیدا کنید [کار را به کاردان بسپارید!].» این اصل بعدها به دست تام پترز معروف شد.
منابع و مراجع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Lair, Daniel J.; Sullivan, Katie; Cheney, George (2005). "Marketization and the Recasting of the Professional Self". Management Communication Quarterly. 18 (3): 307–343. doi:10.1177/0893318904270744.
- ↑ { url=http://https بایگانیشده در ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine://www.forbes.com/sites/alizalicht/2020/12/20/8-ways-to-get-your-personal-brand-ready-for-2021/?sh=7f1185842db4 | doi=10.1177/0893318904270744}}
- ↑ Ries, Al; Trout, Jack (1981). Positioning: The Battle for your Mind. McGraw-Hill. ISBN 978-0-07-135916-0.