ویکیپدیا:زبان و زبانشناسی/بایگانی ۱۴
رد کردن به: فهرست بحثها • آغاز بحثها • پایین صفحه • افزودن بحث تازه این صفحه برای بحث و بررسی بر روی موضوعات مرتبط با زبان و زبانشناسی در ویکیپدیا ایجاد شدهاست. درخواستهای برابر فارسی برای واژههای خارجی و برعکس نیز همینجا مطرح میشوند. توجه داشته باشید که این صفحه به قصد واژهسازی ایجاد نشدهاست و تنها هنگامی باید در آن دربارهٔ واژهای بحث شود که آن واژه در سیاههٔ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کتابهای علمی مرتبط نیامده باشد. ازاینرو، هنگامی که دنبال برابر فارسی یک واژهٔ بیگانه میگردید، قبل از مطرح کردن آن در این صفحه آن را در منابع زیر جستجو کنید. | |
استفاده از این صفحه
بایگانی
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴ |
torte[ویرایش]
درود، گروهی از کیک ها به torte ختم میشوند برای این نوع کیکها ترجمه تورته درست است یا تورت مثلاً ساکرتورته درست است یا ساکرتورت Sachertorte یا دوبوستورته Dobos torte ، استرهازیتورته Esterhazy torte ، پرینزرژانتانتورته Prinzregententorte درست است؟ یا تورت تنها در آخرش باید بیاید؟Roozitaa (بحث) ۱۳ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- تا جایی که من میدونم e آخری خوانده نمیشه مثل forte,wrote و... ولی در شیرینی پزی چیزی هم به نام تارت داریم ترنس گمنام₰ ♥گفتگو♥ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
- در همان بالای صفحهٔ تورته انگلیسی Torte نوشته با تارت اشتباه نشود. این الگو:کیکها چون تلفظ فرانسوی و آلمانی هم دارد خیلی برای ترجمه مشکل است.Roozitaa (بحث) ۱۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)
- گویا ریشهاش ایتالیاییاست ،Torte نام جمع است از torta. با توجه به نداشتن معادل همان تورته مناسبتر به نظر میآید. __Âriobarzan ۱۷ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)
- در همان بالای صفحهٔ تورته انگلیسی Torte نوشته با تارت اشتباه نشود. این الگو:کیکها چون تلفظ فرانسوی و آلمانی هم دارد خیلی برای ترجمه مشکل است.Roozitaa (بحث) ۱۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)
- نام کیک به تورته زاخا تغییر پیدا کرد.Roozitaa (بحث) ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)
- موافقم. ضمناً تلفظ torte در انگلیسی ظاهراً هم تورته میتواند باشد هم تورت (http://www.merriam-webster.com/dictionary/torte) اما در زبان اصلی (ایتالیایی) همان تورته است و بهتر است بدان وفادار ماند ▬ حجت/بحث ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
Génoise cake[ویرایش]
آیا معادل Génoise cake ، کیک جنوا است؟Roozitaa (بحث) ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)
- اگر کیک یزدی را کیک یزدی بخوانیم :) این کیک هم باید کیک جنوایی باشد. -- نوژن (بحث) ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۲۸ (UTC)
- اگر چه زبان استدلال نمیپذیرد (پنیر لیقوان یا سوهان قم، آخرشان ی ندارد!!)، اما استدلال نوژن بد هم نیست. شیرینی دانمارکی و کیک یزدی، هر دو ی نسبت دارند؛ کیک جنوایی هم میتواند داشته باشد به خصوص که ise در آخرین Génoise هم پسوند نسبت است. ▬ حجت/بحث ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- با تشکر کیک جنوایی ایجاد شد.Roozitaa (بحث) ۲۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۴۷ (UTC)
foam cakes[ویرایش]
آیا معادل foam cakes کیک کفی است؟Roozitaa (بحث) ۲۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۴۶ (UTC)
- فوم کیک کاربرد دارد.--نڬارا گپ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۵۷ (UTC)
- یعنی برای فوم کیک برابر فارسی لازم نیست؟Roozitaa (بحث) ۲۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۲:۳۹ (UTC)
- وقتی در نشریات تخصصی واژه ای کاربرد دارد نباید نوواژه سازی کرد.نڬارا گپ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۳۴ (UTC)
با تشکر، معادل Ganache گاناچ است یا گاناش؟ Roozitaa (بحث) ۲۵ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)
- درود روزیتای گرامی. گاناش است. -- نوژن (بحث) ۲۵ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۵۶ (UTC)
- با تشکر، ما اینجا مشتری دائمی شدیم. برابر Dacuoises چیست؟Roozitaa (بحث) ۲۵ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۲:۳۵ (UTC)
- املایش باید Dacquoises باشد، برگردانش هم میشود داکواز. __Âriobarzan ۲۵ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۳۸ (UTC)
- متشکرم. اگر جنسشان مشابه باشند در منبع http://www.suu.edu/faculty/wright/nfs1240/read/cakes.pdf به اینصورت نوشته شده ولی باید همان Dacquoises ویکی انگلیسی باشد.Roozitaa (بحث) ۲۵ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)
کمک[ویرایش]
سلام. نحوه نگارش فارسی این اسم چیست؟؟؟ چون تلفظ های مختلفی دارد: Liam Hemsworth و هچنین این اسم: Willow Shields ممنون Arshia.jumong (بحث) ۱ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۳۴ (UTC)
- Liam Hemsworth : لیم همسورت
- Willow Shields : ویلو شیلدز
- __Âriobarzan ۱ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)
صفحه برادر این هنرپیشه با نام همسورف ترجمه شده : کریس همسورف . بالاخره همسورف درست است یا همسورت؟ Arshia.jumong (بحث) ۱ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)
- بر مبنای این، همزورت نزدیکترین برگرداناست. __Âriobarzan ۱ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
معنی[ویرایش]
سلام. لطفا معنی صحیح Pink Friday: Roman Reloaded و Starships و Super Bass را بدهید. ممنون Arshia.jumong (بحث) ۲ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)
- Starship میشود کشتی یا سفینه فضایی، باقی هم باید اسم خاص باشند. __Âriobarzan ۲ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۵۱ (UTC)
Kransekake[ویرایش]
درود، آیا معادل Kransekake کرانسهکاکه است؟Roozitaa (بحث) ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۲۲ (UTC)
- اگر بخواهیم معنای واژهبهواژهاش را بنویسیم میشود کیک تاجیشکل یا کیک تاجگلی. ولی با توجه به اینکه جز چند زبان ژرمنی این نام را ترجمه ننمودهاند شاید همان کرانسهکاکه بد نباشد. __Âriobarzan ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)
- متشکرم، شرکت مکویتیز http://en.wikipedia.org/wiki/McVitie's درست است؟Roozitaa (بحث) ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)
- من باشم عنوان شرکت را از نامش برمیدارم، تلفظش هم برپایهٔ این باید مکویتیس باشد. __Âriobarzan ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۵۱ (UTC)
- متشکرم، شرکت مکویتیز http://en.wikipedia.org/wiki/McVitie's درست است؟Roozitaa (بحث) ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)
- سپاس، معادل sheet pans و sheet cakes و icing آیسینگ و Petit four پتیفور چیست؟Roozitaa (بحث) ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)
- خواهش؛
- خواهش؛
- سپاس، معادل sheet pans و sheet cakes و icing آیسینگ و Petit four پتیفور چیست؟Roozitaa (بحث) ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)
- sheet pan: سینی فر
- Sheet cake؛ معنیاش که میشود کیک پختهشده در سینی فر یا کوتاهش کیک فرپز. ولی چون مینماید که تاکنون ترجمه نشده باشد میتوان به عنوان نام خاص شیتکیک هم برگردان نمودش.
- Icing : این عبارت را شکر و تخم مرغ روی شیرینی ترجمه نمودهاند. فکر کنم لعاب روی شیرینی یا پوشش شیرینی برگردان بدی نباشد.
- Petit four: به سیاق پتیبور و پتیمانژ میتوان پتیفور ترجمهاش نمود.
__Âriobarzan ۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۳۷ (UTC)
- لعاب روی شیرینی یا پوشش شیرینی اسم خاص به نظر نمیآیند. در سایتها همان ایسینگ و محصولش رویال ایسینگ آمده.Roozitaa (بحث) ۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)
- بسیار خوب، از همین واژه استفادهکنید، منتها تافظ درستش آیسینگ است. __Âriobarzan ۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)
- با توجه به تعریف به نظر میرسد که اسم خاص لازم نباشد. همان لعاب روی شیرینی که فرمودید مناسب است. آیسینگ هم تغییر مسیرش است.Roozitaa (بحث) ۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۰۵ (UTC)
Batter[ویرایش]
آیا معادل [۱] خمیر شل است؟ معادل shortening [۲] روغن تردکننده شیرینی و [۳] Shortcrust_pastry چیست؟ Roozitaa (بحث) ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۳۸ (UTC)
- Batter را تا آنجا که دریافتم همان خمیر است، Shortening را هم همان که شما فرمودید دیدم ترجمهنمودهاند. Shortcrust pastry را نیافتم، نان شیرینی شاید برایش بدنباشد. اگر با Shortbread مقایسهاش کنیم(که گویا آریانپور کماج ترجمهاش نموده) میتوان نان کماج هم برگردان نمود. __Âriobarzan ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۴ (UTC)
- [starters.blogfa.com/post-706.aspx خمیر رقیق] در سایتها به معنی Batter آمدهاست. خمیر رقیق را ایجاد کردم ولی به علت اینکه شاید رقیق بودن صفت برای همهٔ انواع آن نیست و برخی مواقع بسیار سفت تهیه میشود، ممکن است نام دیگری مناسب تر باشد.Roozitaa (بحث) ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)
- راستش خمیر یک نام خیلی کلیاست و تنها شامل آرد و آب نمیشود (منظورم این است که تنها در زمینه آشپزی و خوراکی مورد استعمال ندارد)، اطلاعات شیرینیپزی من هم اندک است و نمیدانم که منظور از Batter خمیری است که برای پخت شیرینی و نان کاربرد دارد(یعنی کلاً خمیر شیرینیپزی و نانوایی) یا یک جور خمیر متفاوت از بقیهٔ خمیرها. __Âriobarzan ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
Frosting spatula[ویرایش]
- برابر پیشنهادی برای Frosting spatula کاردک کرممالی
- Cake Cooler توری سردکن کیک
- Gugelhupf
- Pandoro پندورو
- Zuccotto
- Baumkuchen باومکوخن
- Linzer torte لینتسر تورته منشأ آن شهر لینتس Linz در اتریش است.
- Le gâteau des Rois کیک شاهان چیست؟ Roozitaa (بحث) ۱۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)
- اسپاتول کرم مالی؟! --نڬارا گپ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۴۹ (UTC)
- Gugelhupf: برابر فرانسویاش کوگلوف است، گویا نامی دارای پیشینه در زبان فارسی باشد. خود واژهٔ آلمانی گوگلهوف تلفظ میشود.
- Pandoro: پاندورو
- Zuccotto: تسوکوتو
- Baumkuchen باومکوخن
- Linzer torte: لینتسر تورته یا تورتهٔ لینتسی
- Le gâteau des Rois: اگر پیشینهای در فارسی ندارد کیک شاهان ورنه لو گاتو د روا
__Âriobarzan ۱۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۲۴ (UTC)
Hazel و Hornbeam[ویرایش]
معادل فارسی en:Hazel چه میشود؟ با توجه به اینکه فندق (درخت) به en:Corylus avellana میانویکی دارد.
همچنین معادل فارسی en:Hornbeam چه میشود؟ با توجه به اینکه ممرز به en:Carpinus betulus میانویکی دارد. --جویباری بحث ۲۲ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)
درود. Hazel در معنای درختشناسیش میشود سرده فندقیان. برای Carpinus (همان سردهای که Hornbeamها درش قرار دارند) معادلی آورده نشدهاست اما نزدیکترین معادلش carpinifolius است که به صورت «برگ ممرزی، دارای برگهایی مانند برگ ممرز» معادلیابی شده. از آنجا که Carpinus نام سردهاست، میتوانید «ممرزیان» را به کار برید. -- نوژن (بحث) ۲۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۲:۴۲ (UTC)
- درود. سپاسگزار از پاسخ. :) --جویباری بحث ۲۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)
معادل سازی انگلیسی فارسی[ویرایش]
برای کلمه Habilitation Degree چه معادل فارسی باید به کار برد؟--Espiral (بحث) ۲۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- دوره های پسادکتری در کشورهای مختلف شرایط و نام های گوناگون دارند. این یکی چیزی شبیه به ملبس شدن (به لباس استادی) است. --سعید (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)
Authority control[ویرایش]
به نظر دوستان برابر en:Authority control چه میشود؟؟:)
امیرΣυζήτηση ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)
- مستند کردن (مستند کردن واژگان نمایه) --سعید (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)
معادل پارسی[ویرایش]
درود. معادل پارسی Bogojavlenieto در [۴] چه میشود؟ -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۴۸ (UTC)
- خاجشویان نڬارا گپ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۵ (UTC)
- درود. سپاسگزارم. -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)
ناسا[ویرایش]
Shuttle-Mir Program، از برنامههای ناسا -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- میر اسم ایستگاه فضایی شوروی سابق بود. برنامه شاتل فضایی - میر پیشنهاد می شود. --سعید (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)
- درود. سپاسگزارم. -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)
دو معادل فضایی[ویرایش]
درود. آیا میتوانم معادل Spaceplane را «هواپیمای فضایی» و معادل Spacelab را «آزمایشگاه فضایی» قرار دهم؟ -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)
- این دو معنی که گفتید کاربرد دارد و به نظر من درست است SPhotographer (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)
- آرمان عزیز، ترجمه Airplane میشود هواپیما، ازهمین روی Spaceplane هم میشود فضاپیما. پیروز باشید. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)
- فضاپیما پیشتر برای Spacecraft معادلگذاری شده است. به نظرم همان «هواپیمای فضایی» درستتر است. -- نوژن (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۰۷ (UTC)
- درود بر جناب نوژن عزیز، معادل Spacecraft را فضاپیما میتوان در نظر گرفت. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- درود. بهنظرم با توجه به معنی بخشبخش دو واژه، همان «هواپیمای فضایی» بهتر است. Plane که به تنهایی معنای «هواپیما» را میدهد و Space هم بهمعنای «فضا» است. پس «هواپیمای فضایی» درستتر است. دوستدار شما -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)
- درود بر شما آرمان عزیز، اگر Plane به تنهایی معنای «هواپیما» میدهد و Space هم بهمعنای «فضا» است و به این ترتیب «هواپیمای فضایی» درستتر است، در این صورت لطفا معنی بخشبخش Airplane را نیز بفرمایید. سپاس. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۰۸ (UTC)
- درود ارژنگ گرامی، Air بهمعنی «پیما، پیمودن» است و plane را نیز به تنهایی برای هواپیما بهکار میبرند. Airplane و Plane تقریباً هم معنیاند و معمولاً برای «فضاپیمای فضایی»، Spacecraft را بهکار میبرند. این پیوند فضاپیما در ویکی انگلیسی و این پیوند هواپیمای فضایی در ویکی انگلیسی است. باتوجه به یکی از تصاویری که در هواپیمای فضایی دیدم، میتوانیم آن را «هواپیمای فضاپیمابر» معنیکنیم. دوستدار شما -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۱۶ (UTC)
- آرمان عزیز، ترجمه Airplane میشود هواپیما، ازهمین روی Spaceplane هم میشود فضاپیما. پیروز باشید. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)
Prize و Award[ویرایش]
هیچیک مقاله ندارند عنوان مقالههایشان چه باید باشد با توجه به اینکه ما Academy Award هم جایزه میگوئیم مانند جایزه اسکار SPhotographer (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۲ (UTC)
- درود. «مفهوم»هایشان را در پارسی نداریم. همان جایزه را برای هر دو به کار میبریم. یعنی جایزه نوبل (Nobel Prize) و جایزه اسکار (Academy Awards) هر دو برای ما یکی هستند. -- نوژن (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
- مقاله شان را چه کنم :) SPhotographer (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
- دوستان گرامی بنظر من Prize پاداش نقدی است که گاهی بهمراه مدال، نشان یا گواهینامه همراه میشود و Award نشان، مدال یا گواهینامهای است که بعضا با پول نقد همراه میشود. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)
- برای Award تقدیرنامه و برای Prize جایزه به ذهنم رسید (دیشب در خواب :)) )SPhotographer (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
- همانطور که گفته شد در فارسی محاورهای هردو معنی جایزه را میدهد اما Prize حتما جایزه نقدی و بقولی اجر مادی است ولی Award یک جایزه افتخاری یا یک اجر معنوی است. معمولا تقدیرنامه برای نفرات چهارم و پس از آن بکار میرود به این ترتیب که جایزه نقدی به نفرات اول تا سوم تعلق میگیرد و نفر چهارم نیز تقدیر شد!. تا نظر شما چه باشد. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)
- در نهایت عنوان مقاله چه باشد :) (لطفا یکی دو کلمه) SPhotographer (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)
- هر آن چه که در زبانی دیگر بیش از یک کلمه دارد، نباید در زبان ما هم بیش از یک کلمه بدارد. هر دو باید به جایزه میانویکی بدهند.
- مثل آن است که بگویید ترجمه twist و turn و spin و rotate و whirl باید پنج کلمه جدا باشد در حالی که در فارسی فقط دو کلمه برای کل اینها داریم: چرخیدن و گشتن. ▬ حجت/بحث ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
- ولی اینها مفاهیمی متفاوتند.نڬارا گپ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۹ (UTC)
- در نهایت عنوان مقاله چه باشد :) (لطفا یکی دو کلمه) SPhotographer (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)
- همانطور که گفته شد در فارسی محاورهای هردو معنی جایزه را میدهد اما Prize حتما جایزه نقدی و بقولی اجر مادی است ولی Award یک جایزه افتخاری یا یک اجر معنوی است. معمولا تقدیرنامه برای نفرات چهارم و پس از آن بکار میرود به این ترتیب که جایزه نقدی به نفرات اول تا سوم تعلق میگیرد و نفر چهارم نیز تقدیر شد!. تا نظر شما چه باشد. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)
- برای Award تقدیرنامه و برای Prize جایزه به ذهنم رسید (دیشب در خواب :)) )SPhotographer (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
- دوستان گرامی بنظر من Prize پاداش نقدی است که گاهی بهمراه مدال، نشان یا گواهینامه همراه میشود و Award نشان، مدال یا گواهینامهای است که بعضا با پول نقد همراه میشود. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)
- این گونه کلمات چون مفهوم ذهنی هستند معمولا نمیتوانند یک معادل مشخص در یک زبان دیگر داشته باشند. برای همین این که جایزه را بر اساس تعریف prize یا award یا هر کلمه دیگری تعریف کنیم، کاملا اشتباه است. چون جایزههایی در زبان فارسی وجود دارند که در انگلیسی award نامیده نمیشوند و بر عکس. جایزه نقدی برای prize که فوق العاده اشتباه است. نقدی در فارسی یعنی وجه نقدی که با آن مبادله میشود مثل پول و در نقطه مقابل جنسی هم قرار میگیرد. کاربرد نقدی هم در زبان اغلب مواقع برای برجسته کردن این تمایز است. ولی خیلی وقتها prize یک هدیه غیرنقدی است (مثلا در مسابقات ورزشی گرند پری خیلی وقتها ماشین یا امثال آن را هدیه میدهند) پس تعریف آن در زبان انگلیسی هم طوری است که این نوع جایزه را در بر میگیرد در حالی که جایزه نقدی به وضوح این را شامل نمیشود.--همان (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۳۵ (UTC)
- دوست گرامی همان عزیز، حق با شماست. پیشنهاد شما چیست؟ بنظر من ترجمه هردو به جایزه درست نیست. سپاس از شما. ارژنـگ ▒▒▒ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۱۰ (UTC)
- ترجمه اینگونه کلمات اشتباه است مگر این که قصد داشته باشیم مفهوم انگلیسی را تعریف کنیم. فکر نکنم کسی باشد که معنی جایزه را نداند و بعد به ویکی پدیا بیاید و ببینید جایزه چیست؟ همه فارسی زبانها میدانند جایزه یک چیز مفتی است که یک نفر به یک نفر دیگر میدهد. کسی هم که فارسی نداند که با او کاری نداریم. کسی که بخواهد مقاله جایزه را بخواند احتمالا می خواهد بار معنایی و ریشه لغوی و این جور چیزها را در مورد آن بداند. یا این که جایزه با مفاهیم نزدیک به آن مثل پاداش یا هدیه چه فرقی دارد؟ خب کلمات زبانهای دیگر هم هرکدام بار معنایی و ریشه لغوی خاص خودشان را دارند.--همان (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)
- با تشکر از دوستان جایزه را ساختم و به price میانویکی دادم و تقدیرنامه را به آن تغییرمسیر دادم و به تقدیرنامه میانویکی award دادم (روش جدیدی که در ویکیداده) بسیار کاربرد دارد.ممنونSPhotographer (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۳۶ (UTC)
Assembly[ویرایش]
Assembly در پاراگراف نخست. لطفاً این جمله را ترجمهکنید.
The on-orbit assembly began in 1998, the completion of the US Orbital Segment occurred in 2011 and the completion of the Russian Orbital Segment is expected by 2016.
-- Armanjafari ☺گفتگو ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۳ (UTC)
- سرهم بندی قطعات بر روی مدار از سال ۱۹۹۸ آغاز شد. در سال ۲۰۱۱ ساخت قسمت آمریکایی به پایان رسید و قسمت روسی هم تا سال ۲۰۱۶ تکمیل خواهد شد.--همان (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
- بسیار سپاسگزارم. دوستدار شما -- Armanjafari ☺گفتگو ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)
A paragraph about NASA[ویرایش]
Please a person translate this paragraph about NASA.
Elements of the Army Ballistic Missile Agency and the United States Naval Research Laboratory were incorporated into NASA. A significant contributor to NASA's entry into the Space Race with the Soviet Union was the technology from the German rocket program (led by Wernher von Braun, who was now working for ABMA) which in turn incorporated the technology of American scientist Robert Goddard's earlier works. Earlier research efforts within the U.S. Air Force and many of ARPA's early space programs were also transferred to NASA. In December 1958, NASA gained control of the Jet Propulsion Laboratory, a contractor facility operated by the California Institute of Technology.
-- Armanjafari ☺گفتگو ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)
- «ویکیپدیا:درخواست برابر فارسی» دارالترجمه نیست. با این حال، من تلاش میکنم ترجمهاش کنم.
- عناصری از سازمان موشکهای بالستیک ارتش و آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی ایالات متحده در ناسا ادغام شدند. یکی از مهمترین عوامل ورود ناسا به رقابتهای فضایی با جمهوری شوروی، فنآوریهایی بود که از برنامهٔ موشکی آلمانها گرفته بودند (این برنامه توسط ورنر فون براون هدایت میشد که در آن زمان برای سازمان موشکهای بالستیک ارتش کار میکرد) که به نوبهٔ خود فنآوریهای حاصل از کارهای پیشین رابرت گودارد، دانشمند آمریکایی را به کار میبست. برنامههای تحقیقاتی پیشین نیروی هوایی آمریکا و بسیاری از برنامههای فضایی پیشین سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفته نیز به ناسا منتقل شدند. در دسامبر ۱۹۵۸، ناسا کنترل آزمایشگاه پیشرانهٔ جت را که یک موسسهٔ قراردادی وابسته به انستیتوی فنآوری کالیفرنیا بود، بر عهده گرفت.
- بازبینیاش نکردم، حتماً یک دور مرور کنید بعد استفاده کنید. ▬ حجت/بحث ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
Offal[ویرایش]
برای en:category:Offal چه متردافی را تعریف کنم منظور همان دل و جگر و کله و پاچه و.. هست و در فرهنگ لغت نوشتهاست لاشه یا دور ریختی (در قصابی) ولی همه اینها غذا هستند :)) مانند چغور پغور اگر رده آشغال گوشت برایش تعریف کنم از همه بهتر است ولی خیلی بی معنی و خندهدار است!SPhotographer (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۲ (UTC)
Emblem[ویرایش]
چند سوال :)
- معادل Category:National_emblems و Category:National_coats_of_arms چیست
- برای Emblem چه عنوانی برگزیدنم
- coats_of_arms آیا برابر نشان خانوادگی است؟
- رده:نشانهای ملی کشورها میانویکیاش کدام است؟SPhotographer (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- اگر برای معادل coats of arms از معادل نشان خانوادگی استفاده کنیم، سطحینگری کردیم. در سدههای گذشته این کاربرد را داشت ولی امروزه بسیار مستعملتر است. امروزه این نشان برای نشان داده هویت یک ملت یا جماعت بکار میرود و در چهارچوب کشور نیست. نماد تشریفات(ی) یا نشان ملی میتوانند گزینههای پیشنهادی من باشند.
- برای آن رده هم میان ویکی و رده جدید افزودم.Gire 3pich2005 (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)
- درود بر دوستان، coats of arms در واقع ردایی بوده که بر روی زره میپوشیدند. در فرانسه آنرا Tabar یا Tabard هم میخوانند و در واقع نشان یا آرم هر گروه، ملیت و یا نژادی بر روی آن مشخص میشد. اکنون بیشتر بصورت فرم سپر آنرا نشان میدهند که معمولا دو شیر یا دو دوشیزه آنرا نگهداری میکنند. با توجه به اینکه هر قبیله و قومی در اروپا نشانی برای خود داشته برای همین تعریف نشان ملی کمی زیادی مینماید و آنرا همرده Emblem میکند که درست نیست. با وجود اینکه شاید ترجمه درستی هم نباشد پیشنهاد من نشان قومی برای coats of arms و نشان ملی برای Emblem است که به معنی الگو یا نشانی برای مردم یک کشور بحساب میآید. ارژنـگ ▒▒▒ ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- من الان خودم نظرم عوض شد و خواستم نظرم را مطابق همین نظر عوض کنم که کامنت ارژنگ را دیدم. عبارت نشان ملی بعنوان معادل National emblems درخور و مناسب است. ولی برای coats of arms هنوز بهترین معادل معرفی نشده. مطمئنم میتوان معادل بهتری هم یافت.Gire 3pich2005 (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)
- برابر درست و درمانی برای coats of arms در فارسی من یکی ندیدهام، گاه از همین عنوان به صورت لاتین بهره بردهاند، گاه از واژهٔ مُهر استفاده شدهاست، گاه با توجه به موقعیت از واژگان نشان خانوادگی، قومی، ملی و... استفاده شدهاست. من فکر میکنم مجموعهنشان یا چیزی مانند آن برابر منطقیتری باشد. __Âriobarzan ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)
- این coat of arms فقط محدود به ملیتها و قومها نیست. سازمانها و دانشگاهها و غیره هم coat of arms دارند، اگر چه نیروی جنگی و ویژگیهای قومی ندارند! مفهوم coat of arms در طول زمان تغییر کرده و جامعیت پیدا کرده. من معادل فارسی خوبی برایش سراغ ندارم اما پیشنهاد میکنم که این «شمول و جامعیت» را در ترجمه لحاظ کنید ▬ حجت/بحث ۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)